لازم نیست که شما یک اقتصاددان باشید تا بتوانید زمان رکود را برای کسبوکار خود پیشبینی کنید. وقتی شرایط دشوار میرسد، نیاز دارید که ایدههای هوشمندانهای اجرا کنید که به شما یک آیندهی موفق را مژده دهد. به آینده اندیشیدن برای مدتی کوتاه در شرایط حاضر مفید است چون به شما (و کسبوکارتان) شانس حرکتی با دستانداز کمتر را میدهد. این بدان معناست که برای تصمیمگیری صحیح، شما نیاز دارید که تواناییهایتان را تحت کنترل در آورید. و آنها چه هستند؟ اموری که به کسبوکار شما انگیزه می بخشند، به سرعت و به طور موثر.
اگر شما با فرایندی که به عنوان «کارتهای امتیاز متوازن» معرفی میشوند، آشنا نیستید، بهتر است بدانید این نام برگزیده شده چون روی فرضی استوار شده است که بر پایهی آن به استراتژی و مسائل مالی باید به طور مساوی توجه شود. در شرایط دشوار این امر به دو دلیل ضروری است. ارقام و اطلاعات آن چیزی هستند که وضعیت کسبوکار را اندازه میگیرند. انجام کار درست، مهمتر از انجام کارها به نحو صحیح است. اگر شما توجه برابر برای پروژههای مالی و اقدامات استراتژیک قائل شوید، رشد آتی و مسیری ملایمتر در پیش رو با توجه به تصمیمات اتخاذ شده کنونی را برای شما تضمین میکند.
این واقعیت را در نظر بگیرید که بیشتر رهبران تجاری میدانند که در چهار یا پنج سال آینده یا احتمالاً ده سال آینده کجا میخواهند باشند. با به کارگیری اصول مشابه، اگر شما میخواهید که آیندهی خود در یک سال آینده را بدانید، باید تصمیمات صحیحی را در حال حاضر اتخاذ کنید. اگر اهداف شما به روشنی تعریف نشدهاند، شما نمیتوانید آینده را تضمین کنید. شما میتوانید با ارقام مالی، پروژهها و نمودارهای گردش مالی هرچقدر که میخواهید بازی کنید. شما میتوانید هرچقدر که میخواهید تغییر کنید یا انطباق بیابید. اعداد به تنهایی نمیتوانند نشاندهندهی استراتژی به طور کامل باشند. اقدامات به تنهایی، هرچقدر هم که به خوبی هدف گذاری شده باشند کمک نمیکنند. وقتی شرایط اقتصادی دشوار است هیچ تجارتی نمیتواند صرف زمان ارزشمند خود در مبارزه را جبران کند. در عوض شما باید ایدههای بی نقصی را خلق کنید. خبر خوب این است که فرایند «کارتهای امتیازی متوازن» همانطور که در ادامه شرح داده شده است به راحتی قابل اجراست.
اقدام
قسمت اول:
فرآیند را زنجیروار در نظر بگیرید، سؤالات زیر را بپرسید:
چشم انداز: شما میخواهید که سازمان سال آینده چگونه باشد؟ چه چیزی در حال حاضر به خوبی اجرا میشود و میتواند گسترش یابد؟
ماموریت: تعداد کارکنان، گردش مالی، منافع، اندازهی مشتریان کلیدی، جایگاه بازار تا آن زمان چگونه باید باشد؟
استراتژی: در مورد اینکه چه جایگاه و استراتژی رقابتی برای رسیدن به آنجا مورد نیاز است تصمیم گیری نمایید. اهداف: چه کارهایی به طور خاص باید انجام شود/تغییر کند/ اصلاح شود؟
طرح تجاری، طرح عملیاتی، تاریخها: اهداف، اقدامات، نقاط اصلی و مقادیر کدامند؟
منافع این زنجیره (تولید ایدههای کوتاه مدت موثر) آن است که به طور معکوس هم کار میکند. ولی سعی نکنید که قسمت دوم را بدون انجام قسمت اول انجام دهید- عمل نخواهد کرد!
قسمت دوم
پاسخ به مطالب زیر را دریابید:
· امتیازهایی که باید به دست آورید کدامند؟
· چه کارهایی به طور خاص، شما باید انجام دهید تا به آنها دست یابید؟
· چگونه خود را از رقبا برای برنده شدن در تجارت جدا میکنید؟
· چه منابعی نیاز دارید تا این کار را انجام دهید؟ هدف شما چیست و چه مهارتها و استانداردهایی نیاز دارید تا به آنجا برسید؟
· سازمان شما بعد از رسیدن به این اهداف چگونه خواهد بود؟ این سؤالات باید به طور کامل با اهداف واقعگرایانه و قابل دسترس با توجه به شرایط اقتصادی حاضر پاسخ داده شوند. دربارهی شرایط واقعی کار کنید و از اما و اگرها دوری کنید. اگر شما مالک یک کسب و کار یا مدیر یک سازمان هستید، باید خود را درگیر تیم مدیریتی ارشد برای تسهیل این پروژه نمایید. آنها باید با شما روی گزینههای زیر کار کنند:
معیارهای تصمیم گیری؛
اولویتها برای فرمول بندی استراتژی کسب و کار، برپایه :
o نقاط قوت کلیدی
o منطق قوی
o اعتقادات مشترک سازمانی
از منظری دیگر…
زیبایی «کارتهای امتیازی متوازن» در این است که میتواند به سرعت برای اقدام موثر با نتایج سریع به کار رود. میتواند بر پایهی گزینش روشها باشد. هرچه که به مدل تجارتی شما منطبقتر باشد موثرتر خواهد بود. این میتواند از طریق جلسات یکبهیک، برنامهی تحقیقاتی، مشاورهی خارجی، جلسات گروهی تسهیلاتی یا ترکیبی متناسب از همهی اینها باشد. فرایند «کارت امتیاز متوازن» واقعاً کار میکند و یک مسیر عاقلانه برای افزایش توسعه تجاری در شرایط دشوار فراهم میکند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.